مهدویت در خصوص مسائل دینی و مهدویت
|
در خانهات را به روی آقا مبند! امام عصر(عج) از گناه نفرت دارد و ما باید به گونهای باشیم که اگر هم زمینه گناه پیش آمد، به احترام آن حضرت گناه نکنیم. برخی که خودشان را به دیدن بعضی از عکسها، فیلمها، سیدیها و... عادت میدهند، با دست خود از دیدن جمال آن امام محروم میشوند. جوانی که به مجلس امام حسین(علیه السلام) میآید و با اشک چشم، این پلیدیها را میشوید، نباید دیگر بار به گناه رو کند. از علمای اصفهان، مرحوم آیتالله صافی(ره) بودند که حال معنوی و خوشی داشتند. در اواخر عمر و قبل از اینکه به رحمت خدا بروند، دیداری هم با آقا داشتند. روزگاری در حال ساخت خانه بودم، از او پرسیدم: خانه من چگونه باشد خوب است؟ فرمودند: خانه را به گونهای بساز که اگر امام زمان(عجاللهتعالیفرجهالشریف) آمدند از اینجا رد شوند و خسته بودند، نگویند در این خانه جای من نیست؛ بگویند در میزنیم، یک ساعت استراحت میکنیم و میرویم. در خانهات را به روی آقا مبند! چرا با دل خود کاری میکنیم که دیگر جای آن حضرت نباشد؟ چرا با چشمان خود کاری میکنیم که او را نبیند؟ مگر نه اینکه هر چه هست به دست خودمان است؟ «علی بن مهزیار» انسان شگفتآوری است. بیست سفر به حج رفته بود تا آن حضرت را ببیند؛ به حج رفتن در قدیم به آسانی حالا نبود. اکنون هم بیست سفر به مکه رفتن برای دیدن آن حضرت آسان نیست. برخی از ما حتی همت نمیکنیم تا به جمکران برویم. اگر به شما بگویم، دیروز به خدمت مقام معظم رهبری شرفیاب شدم، فوری خواهید پرسید: ایشان به شما چه گفتند؟ بعضی از تشرفها ممکن است به محضر امام عصر(عج) نباشد؛ بلکه تشرف به نزد فرستاده او باشد. برخی از دیدارها هم مکاشفه است. اگر اصول تشرفها را بدانیم، همین که میشنویم، در مییابیم که چه نوع تشرفی بوده است. علی بن مهزیار، نخست سفیر امام را میبیند؛ جوانی زیبا؛ به علی بن مهزیار میگوید: دنبال کسی میگردی؟ میگوید: به دنبال امام محجوب هستم؛ امامی که پشت پرده است.1 امام محجوب نیست. ماییم که محجوبیم. برخی از اهل سنت معتقدند که شیعه میگوید امام عصر(عجاللهتعالیفرجهالشریف) داخل چاه رفتهاند و غایب هستند! ولی ما این گفته را قبول نداریم. حضرت به کدام چاه رفتهاند؟ در واقع ما در چاه هستیم و امیدواریم او ما را از چاه نفس به در آورد. اشعاری مثل اینکه: «یوسف زهرا از چاه درآ» و... اشتباه است؛ چنان که آمده است: (ای خدا) تو از مخلوقاتت محجوب (در پرده) نمیشوی بلکه این اعمال آنهاست که باعث محبوب شدنشان از تو میشود.2 حجاب، گناهان ماست. اگر بخواهیم به دیدار حضرت برسیم، باید گناه را از زندگی دور کنیم علی بن مهزیار میگوید که وقتی خدمت امام عصر(عج) رسیدم، سلام کردم و نخستین سخن آن حضرت به من این بود: یا أبالحسن، قد کنّا نتوقّعک لیلاً و نهاراً؛3 ای ابا الحسن ما شب و روز منتظر دیدارت بودیم. شگفتا! علی بن مهزیار پس از بیست سفر حج به عشق زیارت مولایش، هماکنون خود را بدهکار او میبیند. او در پاسخ میگوید: آقا! من نمیدانستم شما کجایید. و آن حضرت میفرمایند: واقعاً نمیدانستی ما کجاییم؟ جای ما برای شما معلوم نیست؟ همه ما میدانیم آن حضرت در کجاست؛ امّا باز به جای دیگر میرویم. آن حضرت را بارها در حرم حضرت معصومه(علیهاالسلام) و مسجد جمکران دیدهاند. آن حضرت در مسجد امام حسن(علیهالسلام) قم، عدهای از خوبان را دعوت کردند و با آنها نماز ظهر خواندند. آن حضرت در حرم امام هشتم(علیهالسلام) رفت و آمد دارند. پر واضح است که جای امام عصر(عجاللهتعالیفرجهالشریف) پشت صندلی اینترنت که فیلمها و عکسهای زشت در آن پیداست، نیست. ما خود میدانیم که وقتی تندخو میشویم و بدخلقی میکنیم، حتماً دیدارمان با امام عصر(عجاللهتعالیفرجهالشریف) به تأخیر میافتد. آن حضرت در نماز ظهر به عدهای از بازاریان قم فرمودند: عدهای از بازاریها به دنبال این هستند که نقاط ضعف شیعه ما را پیدا کنند و آنها را در معاملات فریب دهند و حقشان را بخورند. چرا بعضی در بازار منتظرند یک انسان ناشی پیدا شود و او را فریب دهند؟ شاید امام مهدی (علیهالسلام) این شخص را دوست داشته باشد. شخصی میگفت: «من تصمیم گرفتم هر جمعه دعای ندبه بخوانم همان هفته اول در خواب دیدم منادی ندا میدهد که من با تو ارتباط قلبی برقرار کردم». اگر گناه نکنیم، ارتباط برقرار میشود. گناه، هرچند به ظاهر خوشی و شیرینی به همراه دارد، بسیار تلخ است؛ چون انسان را از کسی که دست او را میگیرد و به خدا میرساند، جدا میکند. فرمودهاند که «ملائکه به خانهای که بت یا سگ باشد، نمیآیند».4 پس باید مطمئن باشیم که امام عصر(عجاللهتعالیفرجهالشریف) هم نمیآیند. پی نوشت: 1. برکات حضرت ولی عصر، ص 63، حکایت 23. 2. أنّک لا تحتجب عن خلقک إلّا أن تحجبهم الأعمال دونک. شیخ عباس قمی، همان، بخشی از دعای ابوحمزه ثمالی. 3. محمدبن جریر طبری، دلائل الإمامه، ص 297. 4. محمدبن یعقوب کلینی (ره)، همان، ج 3، ص 393 منبع: حدیث دل سپردن، آقا تهرانی بر گرفته از سایت تبیان نظرات شما عزیزان: برچسبها: |
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |